خانمم چند ماه پیش معدهاش مریض احوال شده بود. هر چه میخورد دلش درد میگرفت، پیش چندین دکتر رفتیم. میخواستیم پیش یکی از فوق تخصصهای گوارش به نام دکتر سرکشیکیان برویم اما طبق سیستم نوبت دهی تا چندین هفته بعد نوبت ویزیت به ما نمیرسید. مطبش هم شلوغِ شلوغ.
چند تا دکتر رفتیم. پیش یک فوق تخصص گوارش در بیمارستان گلپایگانی قم رفتیم. همان دکتری که کمیتُک زبانی و خاص صحبت میکند. دکتر بعدی که رفتیم گفت: دکتر قبلی، داروی اشتباهی داده و تنها راه درمان معدۀ شما این است که روزی 16 عدد قرص بخورید.
قرصها را خورد، یک مدت خوب بود، دوباره درد گرفت. "رفیقِ نیمه راه" که مشکل معده دراد میداند چه بساطی است قرصهای معده. نهایتا رسیدیم به داروی طب اسلامی، به پشتوانۀ جریان آیت الله تبریزیان که شندیم ابتدا به مشهد و بعد عراق تبعید شد. داروی طب اسلامیاو به نام داروی جامع امام رضا که یک قرص سیاه رنگ را همراه آب زیره سیاه سه شب دادیم و خوبِ خوب شد.
فکرش را بکن، اگر چنین دارویی فراگیر شود و به تولید انبوه برسد سرانجام متخصصین گوارش چه میشود؟ از کار بیکار میشوند، پس بهتر است، حالا که تبریزیان قاطی کرده و کتابی آتش زده آن را بیاوریم و پخش کنیم و همه ببینیم. حوزۀ علمیه و خودی و ناخودی علیهاش موضع بگیریم.
خودِ من اگر قرار بود سرگردان بین روانپزشک و روانشناس باشم تا الآن مُرده بودم و متن را نمیخواندید. من هم وقتی افسردگی داشتم، نه روانشناسی که برای یک ساعت حرف زدن 50 تومان پول گرفت و نه روانپزشکی که هر وقت حالم بدتر میشد دوز قرص را بالاتر میبرد، هیچ کدام کمکی به من نکردند. چند تا انجیر خشک و مویز و عسل حالم را خوب کردند.
پسرِ استادم چشمهایش ضعیف بود و عینکی، هر شب یک قطره عسل طبیعی در چشمهایش ریخت و کار به جایی رسید که عینکش را کنار گذاشت. فکرش را بکن اگر چنین درمانی فراگیر شود، آن وقت سرانجام اپتومتریستها و چشمپزشکها و عینکسازها و جراحان چشم چه میشود؟
من وقتی سرما میخورم با جوشاندۀ چونه یا نعنا و عسل قضیه را سرهم میآورم. از شما چه پنهان ولی ژلوفن هم خوب جواب میدهد. وقتی هفتۀ پیش، لثهام عفونت کرد با دود دادن عنبر نسارا خوب خوبش کرد. مابقی کار هم با مسواک زدن به وسیلۀ چوب اراک جلو میرود.
من 2 سال پیش رفتم پیش یک دندانپزشک، دو دندان سوراخ نشانش دادم و دندانهای کناریاش را خالی و پر کرد. وقتی در نوبت بعدی اعتراض کردم که چرا این دندان را پر نکردی، باورتان نمیشود، بدون بی حسی داشت مته را در دندانم میگذاشت که هی من میگفتم بی حس نیست، اصلا بی حسی نزدهای. بعد هم برای این که دهان من را ببندد، همان ماده آمالگام را بدون تراشیدن بخش خراب ریخت داخل دندان، و الآن همان دندان از زیر دارد خراب میشود.
ما بیمۀ تکمیلی داریم، سالی 500 هزارتومان را برای دندان پزشکی تقبل میکنند، ولی در این مراکز درمانی آدم جرأت نمیکند پایش را بگذارد. هر چند که پارسال 400 تومان هزینه کردیم و 200 تومانش را پس ندادند. و آدم مگر باز جرأت دارد برود با اداره و بیمه سر و کله بزند؟
خلاصه، نتیجه گیری این است که یکی از دلایل مهم تخریب تبریزیان نه خود تبریزیان که تخریب جریان طب سنتی و اسلامیاست که به خوبی جواب داده و تبریزیان در این میان با سوتیهای خودش صرفا بهانهای شده. جالب است که میگفتند کلیپ آتش زدن کتابهاریسون برای 2 سال پیش بوده است.